به گزارش مجله خبری نگار، خسرو معتضد، تاریخدان و نویسنده، میگوید که ثریا، همسر دوم محمدرضا شاه، در کاخ سعدآباد به علت نوشیدن آب تصفیهنشده، بیماری حصبه گرفت و مراسم عروسیاش به عقب افتاد.
خسرو معتضد:
اشرف، خواهر دوم محمدرضا پهلوی نیز در خاطرات خود، به این موضوع اشاره کرده است؛ او مینویسد: «.. همهچیز به سرعت پیش رفت. نامزدی بلافاصله اعلام شد و تاریخ ازدواج، روز ۶ دی ۱۳۲۹ تعیین گردید. در روزهای قبل از ازدواج شاه و ثریا، هر دو دریافتند که ورزشهای در هوای آزاد و به خصوص اسب سواری مورد علاقه مشترکشان است.
در یکی از همین برنامههای ورزشی عصرانه، پس از یک سواری طولانی، ثریا به تب شدیدی مبتلا شد. صبح روز بعد پزشکان بیماری او را که در ابتدا تصور میشد فقط یک سرماخوردگی ساده است، حصبه تشخیص دادند. برادرم ثریا را به شتاب به بیمارستان برد و چند تن از بهترین پزشکان تهران را به بالین او فراخواند؛ اگرچه تقریباً یک ربع قرن [۲۵سال]از زمانی که خود شاه در کودکی به این بیماری مبتلا شده بود میگذشت، هنوز هم حصبه بالقوه بیماری کشندهای به شمار میرفت.
همان طوری که پدرمان در زمان بیماری برادرم هر روز چند ساعتی را با او میگذرانید، برادرم نیز هر روز ساعتی دفترش را ترک میکرد و به بالین نامزد خود به بیمارستان میرفت و با تأسف بسیار به چشم خود میدید که شرایط مزاجی بیمار هر روز وخیمتر میشود. بیشتر اوقات ثریا در حال اغماء بود و زندگیاش در معرض خطری بسیار جدی قرار داشت. تا اینکه پزشک مخصوص شاه به خاطر آورد که در یکی از مجلات علمی در مورد دارویی به نام اورئومایسین مطلبی خوانده است. پس مقداری از این دارو را از ایالات متحده آمریکا با هواپیما به تهران آوردند و بدین طریق زندگی ثریا به گونهای معجزهآسا نجات پیدا کرد.
بهبودی کامل به سرعت میسر نبود. ثریا طی هفتهها ضعیف و رنگ پریده بود و وضع جسمیاش اجازه نمیداد در یک مراسم رسمی و طولانی عقد و ازدواج شرکت کند. بدین جهت، ازدواج به تعویق افتاد و روز ۲۳ بهمن تاریخ جدید ازدواج اعلام شد؛ اما حال ثریا بر خلاف انتظار باز بحرانی شد. معالجهٔ حصبه که یک بیماری رودهای است مستلزم رعایت یک رژیم بسیار جدی است. اما یکی از دوستان ثریا جعبهای شکلات سویسی برایش فرستاده بود و او بیتوجه بیشتر شکلاتها را خورده بود. آثار بیماری دوباره ظاهر شد و او را تقریباً از پای درآورد.»