به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: اول اردیبهشت، مصادف با مناسبتهای ادبی متعددی است که یکی از مهمترین آنها، یادآور درگذشت محمدتقی بهار، ملقب به ملکالشعرا بهار است؛ شاعر، ادیب، سیاستمدار و روزنامهنگاری که نقش زیادی در استحکام بنیانهای فرهنگ معاصر ایرانی داشت. این چند سطر از کتاب «مرغ سحر» که شرح خاطرات پروانه بهار، دختر ملکالشعراست، از درگذشت این شاعر نامدار میگوید: «روز یک شنبه، اول اردیبهشت، ننهآقا به منزل من تلفن کرد: پروانه جان، آقا در حال رفتن است، خودت را برسان... پیکر پدرم را در مسجد سپهسالار گذاشتند و فردای آن روز که دوشنبه دوم اردیبهشت بود، حدود ساعت ۴ بعدازظهر با تجلیل و تشییع عظیم، پیکر را به مقبره ظهیرالدوله حمل کردند و در آنجا، نزدیک قبر شاعر معروف، ایرجمیرزا به خاک سپردند». ۷۲ سال از درگذشت ملکالشعرا بهار میگذرد و هنوز که هنوز است اشعار و آثارش خوانده میشوند و زندهاند.
دکتر علیرضا قیامتی، استاد زبان و ادبیات فارسی معتقد است: «این سخن گزافه نیست اگر بگوییم بهار، واپسین بازمانده ادب کلاسیک ماست؛ چون همه خصوصیات ادب کلاسیک را در شعرهایش دارد. او حتی در شناخت ادبیات پیش از خود، از جامی هم بالاتر است. ملکالشعرا در قصیده، غزل، مثنوی، قطعه و رباعی چکیده ادبیات پیش از خود را دارد. او راه قصیدهسرایی را به بهترین وجه ادامه داده است. قطعههای «بهار» از قطعههای ابنیمین و انوری کم نمیآورد. کمتر شاعری را داریم که منتقد، پژوهشگر ادبی و روزنامهنگار باشد و در عین حال مرد سیاست هم باشد، هر چند خودش میگوید اشتباه کردم که وارد سیاست شدم.
محمود فرخ از شاعران نام آشنای خراسان در این باره میگوید: «چندی ملک وزیر شد و قدر خویش کاست/ آری مگر ملک نبود برتر از وزیر»؟ بهار به فرهنگ ایران و شاهنامه دلبستگی داشت. تبحر او در ادبیات ایران باستان باعث میشود که فرزندش، مهرداد بهار یکی از قلههای پژوهش در این زمینه باشد. جامعیت بهار باعث شد سبک عراقی، خراسانی و هندی را در آثار او متجلی ببینیم. مضامین اعتراضی و میهن دوستی هم از ویژگیهای اصلی شعر اوست. از مهمترین یادگارهای ادبی بهار میتوان به این کتابها اشاره کرد: احوال فردوسی، سبکشناسی، دستور زبان فارسی پنج استاد، شعر در ایران، تاریخ تطور در شعر فارسی، بهار و ادب فارسی و....
زندهیاد پروانه بهار، فرزند پنجم ملکالشعرا که چندی پیش در آمریکا درگذشت، در کتاب خاطرات خود با نام «مرغ سحر» درباره پرکاری و تلاش بیوقفه پدرش برای فرهنگ و ادبیات مینویسد: «پدرم تمام مدت بیداری خود را در اتاق کارش میگذراند که مهمترین مکان در منزل ما بود. اتاق کار پدرم سقفی بلند داشت. چسبیده به تمام دیوارها قفسه کتاب بود. در آن جا چندصد کتاب خطی و چاپی وجود داشت و قفسههایش از چوب ساخته شده بود. در بالای اتاق پدرم تشکی بود که ملافه سفیدی روی آن کشیده شدهبود و یک متکا در بالای آن بود. پدر روی این متکا مینشست و به کار تحقیق و نوشتن میپرداخت. یادم هست یکبار آنقدر کتاب در اطراف او ریخته بود که فکر کردم پدرم در اتاق نیست و بعد او را مشغول کار و مطالعه پشت کتابهایش پیدا کردم. من و مهرداد اجازه داشتیم از کتابها استفاده کنیم».
به استناد نوشته ملکالشعرا بهار، در جلد نخست کتاب «تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران»، اولین روزنامهای که اشعار او را منتشر کرد، روزنامه خراسان با مدیرمسئولی سیدحسین اردبیلی بود که در اسفند ۱۲۸۷، در شهر مشهد منتشر میشد؛ ملکالشعرا یکی از دستاندرکاران روزنامه بود و برخی از اشعار او، برای نخستینبار از طریق روزنامه خراسان، به دست مردم رسید. این سرودهها میراث گرانقدر ادبی بهار در روزنامه خراسان و راوی روزگاری است که مردم در برابر استبداد صغیر بهپا خاسته بودند.