به گزارش مجله خبری نگار، جانلوییجی بوفون، اسطوره فوتبال ایتالیا و باشگاههای یوونتوس و پارما در مصاحبه با ریپابلیکا، صحبتهای جالب توجه و خواندنیای را مطرح کرد که شرح گفتههای او را در این بسته میخوانید:
شخصیت منحصر به فرد تو در دوران بازیگری
بزرگترین تخلف من در زندگی این بود که هیچوقت راه آسانتر و معقولانهتر را انتخاب نکردم، بلکه همیشه راههای دشوارتر را ترجیح دادم. به عبارت دیگر، سعی کردم همیشه به ارزشهای خودم احترام بگذارم، حتی اگر از دید دیگران دیوانه خطاب میشدم. من میخواستم جاهطلبیهای شخصی خودم را با دیدگاهی عاشقانه نسبت به فوتبال ترکیب کنم. همین موضوع، اساس مهمترین تصمیمات دوران فوتبال من بودند: از رفتن با یوونتوس به سری بی گرفته تا بازی برای پارما در همین لیگ. در کل، من عاشق افرادی هستم که به قوانین احترام میگذارند، بدون اینکه از اصالت افکار خود چشمپوشی کنند؛ خودم هم سعی کردم همینگونه باشم.
کدام تیمهای مطرح تو را میخواستند؟
در سال ۲۰۰۱ نزدیک بود که با رم قرارداد امضا کنم و تنها توافق بر سر جزییات باقی مانده بود. بعد از رم، بارسلونا به سراغ من آمد و توافق اولیه هم بین ما حاصل شد، اما در نهایت راهی یوونتوس شدم. در سال ۲۰۰۵ یک تیم بزرگ در خارج از ایتالیا من را میخواست، اما تصمیم گرفتم بمانم. وقتی جام جهانی ۲۰۰۶ به اتمام رسید، میتوانستم به هر تیمی که دلم میخواست بروم. در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۱ هم همینطور. زمانی که از پاری سن ژرمن جدا شدم، پورتو با من تماس گرفت، اما در نهایت به یوونتوس برگشتم. بعد از اولین فصل حضورم در یووه، آتالانتا خواست من را به خدمت بگیرد و چیزی تا امضای قرارداد باقی نمانده بود، اما پیرلو به من گفت: جیجی، لعنتی، قرار است اولین سال مربیگریام را تجربه کنم و، چون میدانستم تو هم اینجایی، به یوونتوس آمدم. حالا میخواهی بروی؟ به نظر شما چه جوابی میتوانستم به او بدهم؟
چرا حاضر شدی به عنوان دروازهبان دوم به یوونتوس برگردی؟
به یوونتوس برگشتم، چون فکر میکردم که میتوانم با بچههایی که سالها در کنار آنها حضور داشتم، قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شوم. زمانی که در پاری سن ژرمن بازی میکردم نیز این احساس در من وجود داشت که بالاخره میتوانم به این جام دست پیدا کنم، اما خب، نشد! هرچند قهرمانی در لیگ قهرمانان با تیمی غیر از یوونتوس من را خوشحال میکرد، اما راستش را بخواهید چیزی که میخواستم، نبود. دلیل دیگرم این بود که اگر زمانی مدیر، رییس یا مربی تیمی شدم، بتوانم بازیکنانم را به خطر رفتار نادرست نیمکتنشین کنم و به آنها بگویم که: ببینید، من هم زمانی روی نیمکت مینشستم، پس شما هم میتوانید این کار را انجام دهید.