کد مطلب: ۶۱۹۰۵۸

وقتی بورجو کیراتلی از اولین تجربه حرفه ایش می‌گوید

بورجو کیراتلی که مخفیانه از خانواده خود وارد تست‌های ممیزی مرکز هنری مژدات گزن شد و با سریال «Diriliş Ertuğrul» (قیام ارطغرول) توجه‌ها را به خود جلب کرد و در گذر زمان به یک بازیگر حرفه‌ای تبدیل شد، میهمان شماره اردیبهشت ماه نشریه MAG بود.

به گزارش مجله خبری نگار،بورجو کیراتلی که مخفیانه از خانواده خود وارد تست‌های ممیزی مرکز هنری مژدات گزن شد و با سریال «Diriliş Ertuğrul» (قیام ارطغرول) توجه‌ها را به خود جلب کرد و در گذر زمان به یک بازیگر حرفه‌ای تبدیل شد، میهمان شماره اردیبهشت ماه نشریه MAG بود.

بورجو کیراتلی هنرپیشه زیبای ترکیه‌ای اظهار داشت که اولین تجربه و هیجانش در مقابل تئاتر و دوربین همچنان با اوست. او لحظات فراموش نشدنی‌ای را که در صحنه فیلمبرداری تجربه کرد، رابطه اش با مادرش، جنبه‌هایی که دوست دارد و می‌خواهد تغییر دهد، فلسفه زندگی اش و بسیاری از موضوعات جالب دیگر را با نشریه MAG به ​​اشتراک گذاشت:

اولین تجربه حرفه‌ای من روی صحنه تئاتر بود. هیجانش هنوز تو قلبم هست…

کیراتلی افزود:

مدت کوتاهی بعد، اولین تجربه مقابل دوربینم را داشتم و همان هیجان هنوز با من است. هر بار که روی صحنه یا جلوی دوربین می‌روم، شادی و هیجان آن دختر بچه را در دلم احساس می‌کنم.

کیراتلی که در مصاحبه خصوصیاتی که می‌خواهد آن را بهبود بخشد و در خود تغییر دهد فاش می‌کند و می‌گوید:

من بسیار بی‌حوصله هستم، تندخو هستم! فکر می‌کنم بهتر است این را کمی صیقل دهم… من فوراً با احساساتم عمل می‌کنم، اینطور نیست که توقف کنم و برنامه ریزی شده فکر کنم و عمل کنم. فکر کنم باید روی این هم کار کنم. یادگیری و بهبود خود چیزی است که هرگز نباید پایان یابد. شما باید همیشه به گذشته خود نگاه کنید، عملکرد خود را ارزیابی کنید و با بخس‌هایی که کمبود دارید روبرو شوید.

او می‌گوید:

شما باید بخش‌هایی را که فقدانش را می‌بینید نه به‌عنوان یک نقص یا عیب، بلکه به‌عنوان چیزی که اگر روی آن کار کنید، می‌توانید تغییر دهید، در نظر بگیرید.

ژست‌های او برای این نشریه را می‌توانید از صفحه مرتبط، این لینک مشاهده نمایید. چند گزیده از مصاخبه وی:

سر صحنه فیلم «قیام ارطغرول» اسبم با اسب دیگری قهر کرد و مرا ربود!
هر شخصیتی که بازی کردم جایگاه ویژه‌ای برای من دارد. همه آن‌ها باعث رشد من شدند، همه چیز‌های زیادی به من اضافه کردند.
مادرم؛ بهترین دوستم، معتمد من، همراهم، کوه پشت سرم، دوست کنارم، جاده‌ای که پیش روی منه، است.
من فوراً با احساساتم عمل می‌کنم، اینطور نیست که متوقف شوم و به روشی برنامه ریزی شده فکر و عمل کنم.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر