به گزارش مجله خبری نگار/ایران-زهرا کشوری: ایران در مجموع سه هزار کیلومتر مرز آبی در دریای کاسپین (خزر) و خلیج فارس دارد و هزاران سال تاریخ آبی. تنها محوطه چگاسفلی در ۲۵ کیلومتری خلیج فارس، ۶ هزار سال تاریخ دارد که نشان از تعلق این گستره نیلگون به ایرانیها دارد. اما تاریخ و باستانشناسی، تنها به خشکی محدود نیست. دانشی وجود دارد به نام کاوشهای باستانشناسی زیر آب که در دل امواج، تاریخ آبی بشر را میکاوند. کاوشهای زیر آب زوایای تاریک تاریخ را روشن میکنند برای همین هم باستانشناسان به کشتیهای کشف شده «کپسول زمان» میگویند. باستانشناسی زیر آب در ایران، هم جوان است هم آنطور که باید و شاید تا امروز در صدر ننشسته و قدر ندیده است. البته این به معنای آن نیست که باستانشناسان ایران لباس غواصی به تن نکرده و در آبهای کشور به دنبال تاریخ زیر آب نرفتهاند. کاوشهای باستان شناسی زیر آب از زیر آبهای دریای کاسپین (خزر) شروع شد. باستانشناسان در آنجا کشتی تاریخی قروق را کشف و مورد کاوش قرار دادند.
کشتی قاجاری قروق که برخی از باستانشناسان از آن به «شناور کرگان رود» یاد میکنند؛ سال ۹۲ شناسایی میشود. دو باستانشناس همان سال پرونده ثبت ملی آن را به اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گیلان دادند، اما هنوز به ثبت ملی نرسیده است. باستانشناسان کشتی قروق را در میان کشتیهای کشفشده منحصربه فرد میدانند. اسکلت این کشتی در ساحل تالش یافت شده است.
قروق، سومین کشتی تاریخی است که در سواحل دریای مازندران پهلو گرفت. از سال ۷۹ تا سال ۸۲ یک کشتی تجاری هم در سواحل روستای «زاغمرز» به فاصله یک کیلومتری جنوبغرب شبهجزیره «میانکاله» به گِل نشست. در همین بازه زمانی یک کشتی تاریخی دیگر هم در امیرآباد کشف شد. آنطور که «ولی جهانی» رئیس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گیلان میگوید، تا امروز ۴ فروند کشتی تاریخی در سواحل شهرستانهای رودسر تا آستارا شناسایی شده است که در مجموع به دوره صفویه تا قاجاریه میرسند. باستانشناسی زیر آب به یک کشتی در سواحل نکا هم رسید، اما کشتی از پس امواج دریا برنیامد و تخریب شد. باستانشناسان زیرآب میگویند، دریا معمولاً خیلی زود کشتیها را پس میگیرد، گاهی اوقات هم اهالی بومی از سر بیاطلاعی کشتیها را میسوزانند؛ اتفاقی تلخ که در غیاب کاوشهای زیر آب دنبالهدار، باعث میشود تا اسناد و مدارک تاریخی دریای کاسپین از بین برود.
باستانشناسان در دهه ۸۰، نقب مختصری هم به تخت سلیمان زدهاند. دریاچه تخت سلیمان یکی از مرموزترین دریاچههای تاریخی کشور است. باستانشناسی زیر آب یک بررسی کوچک هم در بند میزان شوشتر انجام داده است. آنها به دنبال شناسایی نقاط آسیبپذیر این بند ساسانی بودند که در کنار سایر سازههای آبی شوشتر در فهرست جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. از سازههای آبی شوشتر به عنوان مهندسی آب ایران یاد میشود.
باستانشناسی زیر آب در خلیج فارس هم چند نقب به تاریخ ساسانی و اوایل اسلام در بندر ریگ، گناوه، بوشهر و سیراف زده است. آنها در عمق ۷۰ متری آبهای خلیج فارس روبهروی بندر سیراف، بقایی از کشتی ساسانی را یافتهاند. نگاهی هم به قلعه پرتغالیها و... داشتهاند. همه باستانشناسی زیر آب در همین چند مثال خلاصه میشود. باستانشناسان آنقدر که بایسته است در اعماق خلیج فارس و دریای کاسپین غور (کاوش) نکردهاند و به گفته خودشان رزومه قویای در دنیا ندارند.
غواصی در تاریخ خلیج فارس نهتنها لازم، که ضروری است و باید از آن به «باستانشناسی استراتژیک» یاد کرد؛ کاوشهایی که میتواند پاسخی به داستانسرایی کشورهایی باشد که سعی دارند نامی جعلی را در میان مراودات سیاسیشان معمول کنند.
عمر باستانشناسی زیر آب ایران به حدود دو دهه میرسد. باستانشناسی در این حوزه بیش از هر چیزی از نبود حمایت مالی رنج میبرد. باستانشناسان زیر آب کشور، به گفته خودشان به تجهیزات روز دنیا مجهز نیستند؛ بنابراین رزومه قویای هم در این حوزه ندارند. این در حالی است که باستانشناسی زیر آب از سال ۱۳۹۶ مصوبه قانونی دارد و گروه آن باید فعال شود. تعداد باستانشناسان گروه شاید به زور به سه نفر برسد.
تعدادی باستانشناس جوان هم در حوزه زیر آب تربیت شده که لازم است راه آنها به گروه باستانشناسی زیر آب پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کشور در خیابان سی تیر باز شود.
باستانشناسان احتمال میدهند که بین ۵۰ تا ۱۰۰ کشتی در برمودای خلیج فارس غرق شده باشد. این موضوع هر باستانشناسی را وسوسه میکند تا لباس غواصی به تن کند و در منطقهای به نام «مطاف» به دنبال کشتیهای غرقشده، خلیج فارس را بکاود. «مطاف» منطقهای دریایی در خلیج فارس و آبهای ساحلی بندر دیر در جنوب استان بوشهر است که همانند مثلث «برمودا» هر ساله جمعی از دریانوردان و ملوانان را به کام مرگ میکشد. فرضیههای بسیاری درباره «مطاف» وجود دارد که احتمالاً بتوان با باستانشناسی زیر آب پاسخی برای پرسشهای مطرحشده یافت.
باستانشناسان زیر آب حسرت آنچه را که در کشورهای حوزه خلیج فارس میافتد، میخورند. آنها میگویند، کشورهایی مثل قطر و عربستان، باستانشناسی روی خاک را به پایان برده و با کشتیهای مجهز و جذب باستانشناسان اروپایی در اعماق خلیج فارس به دنبال تاریخ زیر آب میگردند. آیا وقت آن نرسیده که ایران هم باستانشناسی زیر آب را جزو اولویتهای پژوهشی خود قرار دهد، بویژه آنکه میدانیم کشورهای منطقه در زیر آب هم به دنبال نامی جعلی برای خلیج همیشگی فارس هستند؟